حقوق عمومی و نظام سازی – درآمدی بر نظام سازی انقلاب اسلامی و سطوح آن

مفهوم نظامسازی، مفهومی بدیع است که در سالهای اخیر از سوی مقام معظم رهبری مطرح شده و گسترهای از مفاهیم، موضوعات و مسائل خُرد و کلان اجتماعی و بخشهای تشکیلدهنده آن را دربر می گیرد.
هنگامی که با قطع نظر از تعلق و اعتقادی که به انقلاب اسلامی داریم، به آسیب شناسی آن می پردازیم به این نتیجه میرسیم که پس از گذشت چندین دهه، بخشی از اهداف و آرمان های انقلاب اسلامی به صورت کامل تحقق نیافته است و در آن بخشی هم که به آن دست پیدا کرده ایم، به دلایل عدیدهای در علوم انسانی و اجتماعی ما راه پیدا نکردهاند و مسألهشناسی رشتههای دانشگاهی ما هیچگونه ارتباطی با آنها برقرار نکرده است. به طور قطع هر انقلاب مادامی که بتواند به اهداف کلی و جزئی خود دست پیدا نماید و دستاوردهای خود را برای مخاطبان و مردم تئوریزه کند، در عمل موفق خواهد بود و در گذر زمان به انباشت سختافزاری و در نهایت تمدنسازی دست خواهد یافت. بر این اساس، ضرورت رفع موانع در دست یابی به اهداف انقلاب، آسیبشناسی حوزههای خاصی از انقلاب، تئوریزه کردن دستاوردها و ارزشهای انقلاب و تأکیدات فراوان مقام معظم رهبری از دلایل طرح مفهوم نظامسازی است.
هر انقلاب مادامی که بتواند به اهداف کلی و جزئی خود دست پیدا نماید و دستاوردهای خود را برای مخاطبان و مردم تئوریزه کند، در عمل موفق خواهد بود و در گذر زمان به انباشت سختافزاری و در نهایت تمدنسازی دست خواهد یافت.
نظامسازی، مبتنی بر انتظامبخشی و ایجاد یک نظم انداموار و متعالی میان عناصر اصلی و فرعی جامعه ایرانی-اسلامی است که تأثیرات فراوانی از پدیده انقلاب اسلامی پذیرفته است. یک جامعه هنگامی میتواند به اهداف خود دست پیدا کند که روابط و تعاملات آن در همه سطوح تابع قواعد و اصول خاصی باشد؛ اصولی که همگی از سنخ قانون و مبتنی بر قدرت سیاسی نیستند و بهصورت طبیعی از درون زندگی مردم استخراج میشوند. قاعدهمند کردن رفتارهای اجتماعی و تغییر رفتار جمعی مردم با استفاده از ابزارهای متفاوت متناسب با اقتضائات، نیازها و مسائل انقلاب اسلامی و جامعه ایرانی-اسلامی از مهمترین مؤلفههای نظامسازی است.
با عنایت به مقدمات فوق، نظامسازی از عناصر و مؤلفههایی تشکیلشده است که با توجه به نیازهای انقلاب اسلامی و ضرورت اتخاذ رویکرد مضاف و میانرشتهای برای پژوهشهای علوم اجتماعی و انسانی، میتوان آن را در دو سطح متفاوت مورد تحلیل قرار داد؛ بهعبارتدیگر، پژوهش هدفمند درباره نظامسازی زمانی امکانپذیر است که سطوح آن از یکدیگر تفکیک شود. لازم به ذکر است که مقام معظم رهبری در بیانات خود به هردو سطح نظامسازی اشارهکردهاند:
ü نظامسازی اجتماعی (سطح کلان)؛ حوزههای عمومی و کلی زندگی فردی و اجتماعی را در برمیگیرد و به دنبال دستیابی بهتقریب متقابل اندیشه و عمل در تمام ساحتهای زندگی اجتماعی است. با این تعبیر، در حقیقت نظام سازی اجتماعی تحقق همه آرمانهای انقلاب اسلامی در بخشهای مختلف جامعه اسلامی-ایرانی است. نظامسازی اجتماعی باید متناسب با مؤلفههای فرهنگی، اجتماعی و ملی ایران اسلامی مطرح شود تا از خلال آن بتوان به فهم مسائل و مشکلات اجتماعی و پسازآن ارائه راهحل کاربردی و بومی اقدام نمود.
ü نظامسازی سیاسی و دولتسازی (سطح خُرد)؛ نظام سیاسی بهمثابه خرده نظامی که با برقراری پیوند با مفهوم قدرت و نحوه کاربست آن، ذیل حوزههای کلی نظام اجتماعی قرار میگیرد و از منظر علوم سیاسی و حقوق عمومی به آن پرداخته میشود و با محوریت یافتن دولت در معنای عام و نظریات قدرت، درمجموع از فرایندهای کاربردی و اجرایی این امور و حدفاصل حکومت و مردم بحث میکند. بهعبارتدیگر تئوری دولتسازی اسلامی بهعنوان بدنه اصلی نظام اسلامی، میتواند زمینهساز تحقق جامعه اسلامی و ساخت تمدن بزرگ اسلامی باشد.
همانطور که به آن اشاره شد، انقلاب اسلامی در مسیر تحقق تمدن نوین اسلامی باید بهصورت نظامیافته خود را در تمام عرصههای اجتماعی بروز دهد و علاوه بر جنبههای نرم و فرهنگی، در جنبههای سختافزاری و تمدنی نیز ظهور پیدا کند. ازآنجاییکه انقلاب اسلامی با محوریت نظریه ولایت مطلقه فقیه به ظهور رسید، مسلماً نظام سیاسی هم با مرکزیت ولیفقیه پایهریزی شد؛ هرچند بهصورت نظام وار تحقق این ولایت در جمیع نظام سیاسی میسر نگردید، اما برای رسیدن به آرمان اصلی انقلاب، ضرورت این امر بسیار روشن است. بهعبارتدیگر، مقصود ما از نظامسازی سیاسی و دولتسازی، دولت به معنای عام کلمه است که تمام حوزههای ساختاری حکومت را دربرمی گیرد و صرفاً به قوه مجریه منحصر نمیگردد؛ هرچند در قوه مجریه ظهور و بروز بیشتری پیدا میکند. در این میان، دانش حقوق عمومی برای مطالعه سطوح نظامسازی نقش مهمی ایفا مکند که توجه به آن از ضروریات پژوهش در این عرصه است.
قاعدهمند کردن رفتارهای اجتماعی و تغییر رفتار جمعی مردم با استفاده از ابزارهای متفاوت متناسب با اقتضائات، نیازها و مسائل انقلاب اسلامی و جامعه ایرانی-اسلامی از مهمترین مؤلفههای نظامسازی است.
به عنوان اولین گامهای مطالعه در این عرصه، لازم به برخی از مؤلفههای نظام سازی بالاخص در سطح خُرد آن اشاره شود. مقام معظم رهبری در بیانات خود، بارها به مؤلفههای نظام سیاسی و دولت اسلامی اشاره فرمودهاند و شاخصهایی را برای دستیابی بهنظام سازی سیاسی مطرح کردهاند. دولتسازی اسلامی[۱]، اصلاح نظام اداری و مبارزه با رانتخواری[۲]، ثبات سیاسی و اقتدار درونزا[۳]، استحکام ساخت درونی نظام[۴]، مردمسالاری دینی و اعتماد به مردم[۵] ازجمله این شاخصهاست.
[1]بیانات در دیدار دانشجویان کرمانشاه، آبان ماه ۱۳۹۰ [۲]بیانات در دیدار با رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت، شهریورماه ۱۳۹۲ [۳]بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش، بهمنماه ۱۳۹۲ [۴]بیانات در دیدار با بسیجیان استان فارس، اردیبهشتماه ۱۳۸۸ [۵]بیانات در حرم مطهر رضوی (ع)، فروردینماه ۱۳۸۸
علی ربیع زاده
دانشجوی کارشناسی ارشد معارف اسلامی و حقوق عمومی، پژوهشگر مرکز تحقیقات بسیج دانشگاه امام صادق(ع)
نظر بگذارید