زانوی ادب در کلاس بزرگان تشکیلات – شماره ۷۳

تشکیلات در کلام امام خامنهای حفظهالله:
یک کار تشکیلاتی یک کار جمعی خصوصیتش این است که فرد باید خودش را در جمع حل کند، گم کند؛ که این گم کردن عین بازیافتن به نحو درست است. چیزی کم نمیشود از آدم، چیزها افزوده میشود. من مثال میزنم به آن لیوان آبی که داخل آن یک حبه قند را شما میاندازید. این حبه قند یک چیز مشخصی است، به قدر خودش شیرینی دارد. وقتی در (لیوان آب) انداختی، تمام است، یعنی یک دانه از این ذرات ریزی که زیر دندان میآمد و صدا میکرد و خودش را نشان میداد که هان! منم؛ یک دانه از اینها باقی نمیماند، تمام حل میشود در آب.
در آنجایی که قبل از آن یا بعد از آن، ده حبه قند دیگر هم حل شده. اما به نظر شما از این حبه قند یک ذرهاش از بین رفت؟ هیچ چیز از آن از بین نرفته است. این قند یک ذره کم نشد، بلکه یک خورده به آن زیاد شد. زیرا آن مقدار شیرینی که در این قند بود آن ریخته شد با شیرینیهای دیگری که در قندهای دیگر بود و در تمام اجزای این آب حل شد، سرایت پیدا کرد، چیزی هم از آن کم نشده، اما آن تشخص خودش را از دست داده، آن فردیت خودش را از دست داد؛ یک تشکیلات باید این جور باشد… شکل کامل یک تشکیلات درست، این جوری است که فرد در جمع، حل بشود. این شکل درست تشکیلات است.
البته کاری است در اصل آسان، اصلا انسان این جوری است، اما در تجربه و عمل ما که پنجاه سال در اختناق رضاخانی و محمدرضا خانی گذراندیم و اگر خود ما هم این پنجاه سال را با وجودمان لمس نکردیم، اما فرهنگش برای ما به ارث مانده است. ما بر اثر این تجربه طولانی حکومت مطلقه در ایران، در این پنجاه سال اخیر و البته در قبل از آن در ۲۵۰۰ سال اخیر، محکوم به نوعی فردگرایی شدیم. البته شرقیها کلا «فردگرا»یند، از قدیم تاریخ شرق، یک تاریخ فردگرایی است.
هنر شرق، موسیقی شرق، آهنگ شرق، ورزش شرق، آهنگ دسته جمعی آن طرفها هست، اینجا نیست، ورزش دسته جمعی آنجا هست، اینجا ورزشش کشتی است، مثلا آنجا ورزشش والیبال است، فوتبال است. مثلا هنرهای گذشته، موسیقی، آن آهنگ دسته جمعی و یک ارکستر مثلا با همه انواع و اقسام و یک آواز برآمدهی از چندین حنجره یا چندین دست، این در هنر شرق نیست. اینها اگر هست خیلی کمیاب است. به هر حال شرقیها یک نوع فردگرایی در تاریخشان هست.
اسلام البته درست، نقطهی مقابل این عمل کرده است. اسلام همه چیز را جمعی دارد، حتی عبادت. میدانید عبادت یعنی شخصیترین کار آدم، کار آدم با خدا که هیچ ارتباط به کارهای معمولی دنیوی و همکاری و تعاون ندارد دیگر، رابطهای است بین انسان؛ آن عبادت نوع نیایش و تقدیس را میگویم، نه مفهوم عام عبادت، همین عبادتی که در ذهن مردم هم بیشتر هست؛ این یک رابطه انسان است با خدا. همین را اسلام میگوید دسته جمعی انجام بدهید؛ نماز جماعت، حج و… به هر حال ما از این روح جمعی اسلام دور ماندیم.۱
پینوشت:
۱-کتاب «دغدغههای فرهنگی»، صفحه ۱۴۵
یک جواب برای “زانوی ادب در کلاس بزرگان تشکیلات – شماره ۷۳”